Saturday, November 21, 2009

رهبران جنبش سبز

رهبران جنبش سبز

جنبش سبز یک ایدئولوژی خاص را ترویج نمی کند و توسّط یک ایدئولوژی خاص هم رهبری نمی شود.این جنبش تفکّرات و عقاید متعدّدی را در بر می گیرد ولی هیچ یک از این ها بر دیگری برتری ندارد.

جنبش سبز به شکلی خود جوش وبا هدف پس گرفتن آرای دزدیده شدهء مردم در انتخابات اخیر ایران شکل گرفت. پس گیری رأی ها نخستین دلیل شکل گیری این جنبش بود ولیکن این دلیل وزش بادی بود که آتش زیر خاکستر را شعله ور کرد و خواسته های بزرگتر و امید های بزرگتری را نیز با خود به ارمغان آورد.

فعالّین جنبش سبز اکنون، با یکرنگی قدم در مسیری واحد گذاشته اند که هدف آن تحقّق یافتن آزادی اندیشه،بیان و عمل وامکان استفادهء برابراز این آزادی، فارق از هرگونه تفاوت جنسی،صنفی،طبقاتی،قومی،مذهبی و سیاسی در قالب یک جامعهء دموکراتیک حقیقی است.

جنبش سبز احمدی نژاد را به رسمیت نمی شناسد و خواستار برگزاری انتخاباتی آزاد تحت نظر نهادهای بین المللی است.

جنبش سبز اکنون خواستار حمایت جدّی از حقوق بشر در ایران، آزادی تمام زندانیان سیاسی اعم از نخبگان و روشنفکران،نام آشنایان و گمنامان،دانشجویان و زنان و مردان پیر و جوانی که صرفا به خاطر اعتراضات مسالمت آمیز خویش سرکوب، زندانی و شکنجه شده اند است و خامنه ای و اطرافیانش را به خاطر اعماال جنایتکارانه وقتل هایی که مسئولین اصلی آنها ایشان هستند محکوم می کند.

جنبش سبز از دل تک تک ایرانیان معترض داخل ایران بر خاسته و به بیرون مرزهای آن راه یافته است.ایرانیان خارج از ایران به شکلی بی سابقه فریادهای اعتراض مردم داخل ایران را درتما می شهرهایی که در آن سکونت دارند، با همکاری و همبستگی ای شگفت انگیز و با تکّیه بر خلّاقیت هایی فوق العاده،به گوش جهانیان رسانده و تا کنون توانسته اند از پشتیبانی بسیاری از نهادهای سیاسی شهر ها و کشورهای خودنیز بهره مند شوند.

ایرانیان خارج از ایران گام به گام با مردم داخل آن حرکت می کنند.ایشان تنها رهبری واقعی این جنبش را خود مردم می دانند وتنها از نمایندگانی حمایت می کنند که اکثریت مردم ایران (به ویژه در داخل کشور) به آنان احساس نزدیکی میکند و در راه رسیدن به خواسته های خویش ایشان را از خود و همراه خود می دانند.و آن هم نه در قالب رهبرانی هدایت کننده بلکه در قالب نمایندگانی سرشناس که جزیی از مردم هستند و با آنها حرکت میکنند و در بسیاری از موارد توسط همین مردم هدایت می شوند.

جنبش سبز متعلق به ایران و ایرانیان است اما زیر نام یک ایدئو لوژی و سازمان معرفی و نمایندگی نمی شود.به ویژه سازمان هایی که در طی سی سال گذشته توسّط رهبرانی نا لایق و با تصمیم گیری های بسیار غلط و شیوه های مبارزهء آلوده به خشونت،ترور و نفرت، به مردم ایران و به خصوص به اعضای خود آن سازمان ضررهای مادّی،معنوی و جانی بیشماری را وارد کرده اند.

ما وقایع اخیر اردوگاه اشرف در عراق را به صراحت محکوم میکنیم و خواستارحمایت نهادهای بین المللی از انسانهایی هستیم که به خاطر رهبری غلط و ابزارگونهء رهبران سازمان مجاهدین خلق، از جمله مسعود رجوی و مریم رجوی، بهترین سالهای زندگیشان را از دست داده اند و اکنون بخشی از آنان نیز در پی اشغال این اردوگاه توسط نیروهای عراقی جان باخته اند.

جنبش سبز خواستار حذف هیچ ایرانی ای از مجموعهء معترضین نیست و نخواهد بود.هرایرانی،با هر نگرش سیاسی و عقیدتی حق دارد که فردی ازمردم معترض باشد. اما جنبش سبز در برابر کسانی که اقلّیتی بسیار کوچک نسبت به کل جنبش هستند، از هیچگونه محبوبیت واقعی در میان اکثریت عظیم ایرانیان برخوردار نیستند و با وجود داشتن پیشینه یی به شدت قابل انتقاد می خواهند خود رادر نظر نهادهای بین المللی نمایندگان واقعی جنبش سبز معرفی کنند ایستادگی می کند، واعتراضات صلح جویانه ومسالمت آمیز را تنها راه رسیدن به اهداف خود می داند.

جنبش سبز خواستار از بین بردن دیکتاتوری است و نه تغییر دیکتاتور.

مردم ما ثابت کرده اند که خود می توانند تصمیم گیرنده با شند و با رأی اکثریت خود در راه آزادی تمام ایرانیان گام بردارند.

مردم ایران خود رهبران جنبش سبزهستند و این اوّلین قدم برای تحقّق یافتن یک دموکراسی واقعی است.

21 ا مرداد 1388

مصادف با 12 آگوست 2009

No comments:

Post a Comment